Monday, November 16, 2009

مبانی بازاریابی ونقش آن دربهبود صنعت توريسم

سازمانها در هردوبخش خصوصی وعمومی برای اینکه بتوانند درصحنه رقابت بازار صنعت جهانگردی باقی بمانند باید مشتریان خود را بشناسند واز خواسته آنان آگاه شوند.

آنها همچنین باید بتوانند این مشتریان بالقوه رااز محصولات وخدمات خود آگاه سازند ، آنها را متقاعد و به آنها تلقین کنند که به نفع شان است که به صورت مشتریان واقعی آنها درآیند ، یعنی به محل ها ومقصدهای مورد نظر که با همین هدف تدارک دیده شده است مسافرت کنند . بازاریابی در صنعت جهانگردی به این امور مربوط می شود. درکشورهایی که می خواهند از فعالیتهای جهانگرد یسود ببرند، سازمان های ملی جهانگردی این کار را بر عهده می گیرد. در جامعه هایی که باید بر سر جلب نظر مسافران آینده رقابت کنند سازمان های سیاحتی وجهانگردی در فرایند بازاریابی خود به گروه های فرهنگی خاص توجه می کنند وهمواره برجذابیت های ویژه محصولاتی که عرضه می کنند،تاکید می نمایند.

احتمال زیادی دارد که موفقیت سازمان هایی که در بخش خصوصی فعالیت می کنند درگرو بازاریابی اثربخش وعرضه خدماتی جالب در امر رفت و برگشت با هواپیما، داشتن اتاق هایی درمیهمانخانه های زنجیره ای یا راه انداختن گروه های تفریحی ومسافران خاص باشد . در این فصل به طور مفصل درباره مفاهیم بازاریابی بحث می کنیم واینکه اهمیت بازاریابی درصنعت جهانگردی وسیستم اقتصاد جهانی (ازنظرجهانگردی) یک مسئله زیربنایی به حساب می آید.

مفاهیم بازاریابی:

مقصود از بازاریابی همه فعالیتها و فرایندهایی است که در راه گرد هم آوردن خریدار و فروشنده انجام می شود وآن عبارت است از : « خلق، توزیع ، تبلیغ، ترویج وگسترش ، قیمت گذاری و ارائه عقیده ها ونظرات جدید برای تسهیل دادوستد ومحیطی پویا » ( به نوشته پراید وفرول ، 1995)

هنگامی که دربازاریابی بتوان محصول یا خدمتی مناسب را در مکان وزمانی مناسب به دست مشتری مناسب داد، نتیجه کارسود به بار می آورد ومشتری از این کار راضی خواهد بود.

شیوه بازاریابی یک سازمان نشان دهنده این است که چگونه از فلسفه های گوناگون واصولی بازاریابی استفاده می کند. دربازاریابی مثل هر رشته علمی دیگر، درطول زمان توری هایی ارائه می شود، آنها تغییر می کنند، به گونه ای که شیوه بازاریابی نیک سازمان که دربخش جهانگردی کنونی فعالیت می کند با کارهایی که درگذشته انجام می داد، متفاوت است . باوجود اینکه این رویه ها فرق می کنند، ولی تاحد زیادی بیانگر مفاهیم بازاریابی یا فلسفه های زیر می باشند.

* مفهوم محصول: این مفهوم یا اصل بر این اساس قرار دارد که مشتری به قیمت ودر دسترس بودن جنس توجه می کند . بنابراین کار یا وظیفه مدیریت این است که کالا یا خدمت رابه قیمتی بسیار پایین وبا راندمانی بالا عرضه کند وبرای اینکه جنس در صحنه رقابت باقی بماند باید دارای این ویژگی ها باشد. باتوجه به این مفهوم ، اغلب، مدیر می کوشد تا نوعی ذهنیت از جنس بوجود آورد واین ذهنیت رابپذیرد،درحالی که به تغییراتی که درنیازها وخواسته های مشتری رخ می دهد ، هیچ توجهی نمی کند. برای مثال صنعت جهانگردی درنخستین مرحله های پیدایش خود ، یعنی از دهه 1950 تا دهه 1970 شاهد مهمانخانه هایی بود که تنها یک نوع اتاق یا تختخواب ارائهمی کردند ویا میهمان پذیرهایی که تنها یک یا دونوع غذا ارائه می دادند ومالکان این سازمان ها ودست اندرکاران یا مجریان آنها کاری بسیارساده انجام می دادند، مشتری می توانست آن رابپذیرد یا نپذیرد . درمحیطی بدون رقابت صاحب چنین بنگاهی می توانست به نتیجه های خوبی دست یابد . ولی دربازارهای امروزی این مفهوم برپایه انتخاب قرار گرفته است وتولید کننده باید به حق انتخاب مشتری توجه کند، وازسوی دیگر بکوشد آنها راباهزینه های پایین ونیز بسیار متنوع تولید وعرضه کند.

* مفهوم تولید. این مفهوم هم همانند مفهوم محصول است ولی تنها بر خدمت یا خود محصول متمرکز می گردد. درچنین حالتی هدف، تولید چیزی است که در رؤیای دیگری قرار دارد وعرضه خدمت یا محصولی است که وی انتظار دارد بازار خواهان آن باشد. این گفتار که « آن را ارائه کنید ومردم از آن استقبال خواهند کرد» می تواند به بهترین شکل بیانگر این فلسفه باشد، نمونه ای از محصول و تولید را می توان درمغازه هایی که موادغذایی سریع یا سرپایی (ساندویچ) ارائه می کنند مشاهده کرد، زیرا در این مکان ها اقلام غذا محدود است ، تولیدکنترل شده است ، غذا به سرعت وباقیمت پایین ارائه می شود وهمین ویژگی ها باعث می شود که مشتریان زیادی در سراسر دنیا به این مکان ها روی آورند.

برگرفته از وبلاگ http://karimi-tourism.blogfa.com

Sunday, November 8, 2009

پروفسور جعفر جعفری را چقدر می شناسید؟




فردی که دایرة المعارف توریسم زیر نظر وی در سال 2003 تنظیم گردید.
جعفر جعفري چهار مرحله تحول براي تکامل گردشگري از يک فعاليت صرفا اقتصادي به يک رشته مستقل علمي تعريف کرد.
برای دریافت اطلاعات بیشتر فایل زیر را که شامل رزومه ایشان می باشد دانلود کنید.


jafari_publications

Friday, November 6, 2009

شهميرزاد؛ بهشت گم شده کوير ايران

ساعت 5:30 صبح پنج شنبه 88/8/14 به سمت سرزمین مادری ام یعنی شهمیرزاد حرکت کردیم.زیبایی های فصل پاییز در شامرزا بیش از پیش به چشم می آید.وجود درختان متعدد وطبیعت بکر که با رنگ های زرد وقرمز زیباتر به نظر می رسند.در شهمیرزاد منطقه ای به نام کاهش وجود دارد که دمای این قسمت 4 ،5 درجه کم تر از دمای خود شهمیرزاد است و چشم انداز زیبایی دارد.چشمه های متعدد ، باغ های گرو،خانه های قدیمی ،قلعه و... هر کدام زیبایی های خاص خود را دارند.سفر کوتاهی بود ولی خاطرات زیادی را به همراه داشت. شهمیرزاد را در فصل پاییز به ویژه آبان ماه به همتون توصیه می کنم.در زیر چند تا عکس از شهمیرزاد براتون گذاشتم که خودم گرفتم.

Tuesday, November 3, 2009

Ecotourism

آب گرم لاریجان

به علت شرايط خاص از لحاظ زمين‌شناسي در دامنه‌هاي البرز به ويژه اطراف قله دماوند، آبهاي معدني با خواص مختلف درماني وجود دارد كه مهمترين آنها در روستاي آبگرم مجموعه‌اي جذاب را پديد آورده است. روستاي ييلاق و خوش‌ آب‌و‌هواي آب‌گرم در دامنه قله دماوند قرار دارد. جاده دسترسي به آن پس از طي 70 كيلومتر در مسير توريستي هراز كه شهر آمل را به تهران متصل مي‌كند در محل گزنك توريستي هراز كه شهر آمل را به تهارن متصل مي‌كند در محل گزنك بخش لاريجان از راه اصلي جدا شده و به سمت غرب در مسير كوهستاني و آسفالته ادامه يافته و پس از عبور از روستاي ييلاقي گزانه به آبگرم مي‌رسد. آبهاي گرم معدني اين روستا با حرارتي در حدود 62 درجه سرشار از مواد گوگردي بوده و به همين دليل براي درمان انواع بيماريهاي پوستي، دردهاي استخوان، مفاصل و روماتيسم مفيد مي‌باشد.

خواص درماني آبگرمها:
شناخت خواص درماني آبهاي گرم و معدني و بهره‌گيري از آنها پيشينه‌اي بسيار كهن دارد، به طوري كه زمان آغاز اين امر به درستي روشن نيست. چنين مي‌نمايد كه ساكنان مناطق پيرامون چشمه‌هاي آبگرم در نتيجة آزمونهاي مكرر به خواص اين آبها پي برده‌اند، اما ظاهراً نخستين پزشكي كه دربارة فوايد و خواص برخي آبهاي معدني رساله نوشته و استفاده از آنها را براي درمان بيماريها تجويز كرده، انتيلوس طبيب يوناني سده 2 م بوده است.
در نوشته‌هاي جغرافيايي و تاريخي قديم به برخي چشمه‌هاي مشهور آبگرم در سرزمينهاي اسلامي و خواص درماني آنها اشاره شده است. ابن فقيه از برخي آبگرمهاي همدان مانند اروند،، لوندان، دارفين، دارنبهان، آب‌آست، عبدالله آباد، آب بزين و آب سامير نام مي‌برد و از اثر درماني آنها بر روي نقرس و بادهاي مزمن سخن مي‌گويد . ابودلف (سدة 4ق/10م) از چشمة آب گرم زراوند نام برده و آن را التيام بخش دملها و زخمهاي بدن و شكستگي استخوان خوانده است. از اين آبگرم شوره‌اي به دست مي‌آمده كه نوعي تَنكار طبيعي بوده و در ذوب و پيوند طلا و نقره و مس و برنج به كار مي‌آمده است . زكرياي قزويني (آثار البلاد، 391) آب اين چشمه را درمان‌بخش جذام و حمدالله مستوفي آن را التيام‌بخش دمل و قرحه خوانده است. در تاريخ قم از يك چشمة آبگرم كهن در جايگاهي به نام سَلم‌‌وَر در روستاي خورهاباد فراهان سخن رفته كه آب آن برطرف كننده برخي بيماريهاي پوستي بوده است.

مقدسي از دو چشمه آبگرم مشهور، يكي به نام «حَمّه»براي درمان بيماريهاي جرب، دمل و برخي دردها، و آب چشمه يونس براي درمان پيسي سودمند شمرده مي‌شده است . طوسي در عجائب المخلوقات از چند چشمة آبگرم به نامهاي «عين المقدسه» در اسكندريه، «عين المَرضي» در جنوب غزنين و «عين الحمّه» بين خرقان و قزوين و اثر آنها در درمان پيسي و جذام و اورام سخن مي‌گويد . همچنين در 3 فرسنگي جنوب شرقي دامغان چشمه‌هايي به نام گرماب وجود داشته و درمان‌بخش جرب و قولنج شمرده مي‌شده است همين منبع از چشمة آبگرمي در فراوز ( ظاهراً فراوه، از آباديهاي خراسان قديم) خبر مي‌دهد كه شست‌ و شو در آن، تب‌نو را درمان مي‌كرده است

مدیریت مسئله گردشگری و اسلام در مالزی

دانلود کنید و بعد از مطالعه نظرتون رو هم بدید

Managing Tourism and Islam in Peninsular Malaysia

Monday, November 2, 2009

گردشگری تاریخی

قلعه کنگلو




درکیلومتر 10 جاده دوآب - ورسکِ سوادکوه مازندران ودرسمت چپ ،جاده ای است فرعی به طول 14 کیلومتر که از روستای بالا دوآب و از پاي طاق عظيم اسپهبد خورشيد آخرین بازمانده شاهان ساسانی آغاز و درميانه مسير پس از گذشتن از كنار بقایای راهي باستانی درسينه كوه ، به دوراهی روستای چاشم - کنگلو منتهی می شود .مسیری در محدوده کوهستانی سواد کوه ودر غرب جبال قارن که از آن در منابع با نام پادوسبان یا فادوسبان نام برده می شود. قسمتهای اولیه جاده آسفالته و باقی آن خاکی است . در ادامه راه ودرسمت چپ ،با عبورازپل سیمانی جدید الاحداث راه پرپیچ و خم وكوهستاني روستای کنگلو منشعب می شود که طول آن 16 کیلومتراست .درفاصله حدود هزارو پانصد متري جنوب غربي این روستاي مُحدَث كه بيش از 150 سال قدمت ندارد ودرارتفاعی پایین تر از آن، قلعه اي باصلابت از دوره ساساني در سه طبقه با پلاني بيضي شكل و دو ديوار منتهي به برج در جناحين آن ،برجاي مانده است که گويي همچون عقابی است سرخ گون با بالهای گسترده ،از آشیان خود محافظت می کند .
مسير يادشده يكي از محور هاي با ارزش باستاني است كه در برگيرنده آثار ي از دوران پيش از اسلام و اوائل دوره اسلامي مي باشد. دركنار دست جاده مطروحه در بالا و نيز در بستردره زيباي سرتنگه كه در مسير روستاهاي كنگلو وآريم قرار دارد، مي توان شواهدگورستانهايي از عصر آهن III و شواهدي از دوره ساساني را مشاهده كرد. روستای آریم آخرین روستا در مسیرکنگلواست كه راهی صعب العبور ومالرو به سمت چاشم، هیکو و دودانگه ساري دارد .
اگر چه از روستای جدید الاحداث کنگلو درمنابع ومتون تاریخی نامی به میان نیامده است،اما دانسته هاي ما درباب روستای آریم که به احتمال بسیار زياد همين موقعیت جغرافيايي حوزه مورد بحث ماست ،گویای توجه حاکمان دوره ساسانی به منطقه بوده است. قولی که از بِلاذُری مانده مبین این مطلب است که منطقه کوهستانی پادوسـپانان، در دوره ساسانی، پوشیده از روستا بوده و دهکده ارم مرکز ایالت و محل استقرار فرماندار ، در فاصله یک روزه از ساری قرار داشته است . لِستِرنج می نویسد، ارم خواست با محله های پایین وبالای آن که ابن فقیه و یاقوت از آن یاد کرده اند بایستی در این منطقه واقع شده باشد . (چگيني ، 1366 ص 28 )
در کتاب تاریخ طبرستان ابن اسفندیار موَلَف به سال 613 هـ.ق در باب سفرعائله اسپهبد خورشید به طاق يا محل اختفاي خانواده اسپهبد، از نام ‹‹ ارم ›› سخن به میان می آید او می نویسد‹‹ ... اصفهبد خورشید جمله اعزه واولاد وحرم را با دیگرمتعلقان که ازخواص وبطانه و معتمدان او بودندبا خزانه بالاي دربند كولا، براه آرم طاقي است كه اين ساعت آنراعايشه گرگيلي دز ميگويند ...›› ( ابن اسفندیار ، 1366ص 176)
ياقوت حَمَوي در معجم البلدان از‌‌‌‌شهركي نام مي برد كه نزديك شهر ساري است او مي نويسد:‹‹ آروم بر وزن آفعُل شهركي نزديك ساريه مازندران است›› .هم او در ادامه آورده است:‹‹ اُرَم بر وزن جُرَد وبرخي حرف دوم را ساكن روايت كنند .نام شهري نزديك ساريه ‌‌‍[= ساري] از بخشهاي طبرستان است... استخري گويد: كوهستان قاذوسيان از سرزمين ديلم است و رهبر ايشان در ديهي مي زيد كه ‌‌‹‹ اُرَم›› ناميده مي شود...از آنجا تا ساريه يك مرحله ‌[مسافتي كه مسافر در يك روز راه طي كند( فرهنگ معين، ذيل واژه ) ] راه است››.(چگيني ، 1366 ص 28 ) شايان ذكر است كه ستيغ كوه خِرو نِرو كه روستاي كنگلو و آريم در دامنه جنوبي آن بنا گرديده اند در روزهاي آفتابي در جنوب ساري به خوبي نمايان است.
نتايج عمليات گمانه زني مسير دست يابي به قلعه كنگلو كه به سر پرستي اينجانب در بهار سال جاري انجام پذيرفت اطلاعات ارزشمندي را در باب دوره ساسانی ارائه نمود ودانسته هاي ما را در ارتباط با سنت تدفين اين دوره كاملتر كرد.مي دانيم كه قبورساده متعلق به زمان ساسانيان به تعداد بسيار معدودي كشف شده است . در‹‹ تل مليان›› گوري ساساني بدست آمدكه در گزارش مربوط به اهميت آن چنين اشاره شده است: ‹‹...كشف قبور ساساني اتفاقي مهم است. اينگونه قبور به دليل ممنوع بودن دفن اجساد در دين زردشتي بسيار نادرند...›› زيرا بنا برتعليمات اوســتا مردگان ناپاكنـد و به منظور نيالودن آب و خاك آنانرا بايد در قبور صخره اي ، حفره ها و طاقچه ها دفن نمود.بنابراين در زمان ساسانيان جسد مردگان را اكثراً براي تجزيه وتلاشي به حيوانات و پرندگان وحشي وا مي گذاشتند وسپس استخوانهاي باقي مانده را در طاقچه ها يافرورفتگي هايي به نام استودان دفن مي كردند.
به نظر نگارنده ،كشف تدفيني به شكل جنيني كه تداوم سنتي به شيوه قديمي تر را تداعي مي كند شايد مهر تأئيدي بر تاكيد شاهان مستقل خطه شمالي ايران بر سنت هاي پيشين باشد. دین زرتشتی كه مذهب رسمی در دوره ساسانی است هیچ گاه یک دست و یکپارچه نبوده و با تنوع مراسم مذهبی همراه مي شد و وضع هر ایالت با ایالت دیگر نيز متفاوت بوده است . در كتاب " نامه تنسر" آمده است كه ‌شاه گيلان و مازندران كه نسبت به اردشير استقلال داشت، او را متهم به بدعت و ارتداد و نوآوري در سنت (راست كيشي زرتشتي) مي كند .به عبارت دیگر، ديني را كه اردشير براي ايجاد وحدت ملي و مذهبي به عنوان دين رسمي شاهنشاهي ايران اعلام كرده بود ، ظاهراً ‌از سوي همگان پذيرفته نشد و انحراف از سنت زرتشتي و نوعي بدعت تلقي مي شد.
روحانیت زرتشتی در دوره ساساني برخي رفتارها و عادات مانند از برکردن یشت ها و هاوخت ها و آبان يشت ها و وی دیوداد ها به مانند هیربدان ، اعتراف به گناهان وتوبه کردن در پیشگاه موبد ، قرار دادن اجساد مردگان در معرض سگان ولاشخوران و سپس قرار دادن آنها درون دخمه و غيره را بر مردم تحمیل مي كرد كه ظاهراً خوش آيند توده مردم نبوده است وآنان دركنار كيش اورمزد، نظر به اهميت ايزدان مورد پرستش خود با ساخت پرستشگاه يا انجام سنتهايي تاكيد مي ورزيده اند. پرستش ايزداني چون ناهيد ، مهر (ميترا)‌ كه براي مردم هر منطقه نقش مهمي را ايفا مي كرد ند. حفر گمانه های سابق الذکر و بررسي دقيق سطحي ،همچنين به شناسایی بقایای استقراری متعلق به دوره ساساني در وسعتي حدود 12هزار متر مربع در حد فاصل جنوب غربي روستاي كنگلو و شمال قلعه انجامیدكه ضمن روشن نمودن سمت وسوي مطـالعات وپژوهش هاي آينده در منطقه ، منجر به ادامه فعاليت هاي باستان شناسي در قالب حفاري علمي در بناي قلعه نيز گرديده است . بر اين اساس، طرح پيشنهاد كاوش قلعه ، منضم به شرح اهدافي كه در بر گيرنده موضوعات مختلف از قبيل معرفي سازه و معماري قلعه مورد نظر ، معرفي معماري دوره ساساني ، بيان کاربري بنا ازديدگاه نظامي يا مذهبي ، مقايسه و تعيين قدمت بنا ، دوره بندي ، كالبد شكافي سازه و مستند سازي عمليات كاوش بوده است ؛به پژوهشکده محترم باستان شناسي سازمان تقديم گرديد که در نهايت ، مجوز كاوش قلعه كنگلو با شماره 6407-251 درمورخ 19/7/85 از سوي ریاست محترم پژوهشکده باستان شناسی صادر و عمليات كاوش آن در هوايي بسيار سرد و برفي ، ازتاریخ 17/8/85 آغاز و تا تاریخ 16/10 /85 به مدت 60 شبانه روز بطول انجاميد.
چنانكه گفته شد، قلعه كنگلو در سه طبقه احداث شده بود اما با توجه به از بين رفتن بخش اعظمي از معماري طبقه سوم ،به ناچار،كاركاوش در فضاهاي طبقه دوم آن به روش ارگانيك آغاز شد. در اين طبقه سه فضا ،يكي در وسط به شكل مربع مستطيل و دو ديگر به شكل تقريباً نيمدايره در دو طرف آن وجود دارد . حفاري طبقه دوم تا روي كفي از جنس ملاط گچ كه در نتيجه پر شدن طبقه اول با لاشه سنگ وملاط گچ صورت پذيرفته است ، منحصر گرديد .

در ادامه كار ،در ضلع غربي حصار يا ديوار خارجي قلعه سه فضا ي ديگرکه به صورت پلكاني بنا شده اند كاوش و كشف گرديد. با كمي بررسي و دقت بیشتر، قرينه ساختار هاي اخير در ضلع شرقي قلعه نيز شناسايي شد كه البته كاوش آنها به فصل بعد موكول گرديد. هر چند به دليل تخريبات طبيعي در سطح اين فضاهاي مربع مستطيل شكل،نشانه اي از كف سازي مشاهده نگرديد اما احتمالاً از آنها، در نتيجه پرکردن با خاك درآخرین مرحله از ساخت وساز وگسترش قلعه، به عنوان تراسهايي پلكاني شكل استفاده شده است . در ادامه كاوش سه فضاي ياد شده مشخص گرديد كه ديواره هاي محدود كننده آنها داراي ملات اندود گچ است و در بخشهايي ، اندود آنها بر روي كف و بستر طبيعي قلعه كه از جنس صخره مي باشد امتداد مي يابد.اين نوع معماري، با كمي احتياط ، ذهن را به سمت فضاهايي در ارتباط با نگهداري ، انتقال آب و احياناً پرستشگاه ايزد بانوي آب ،آناهيتا ، هدايت ميكندكه البته اثبات آن نياز به كاوش هاي بيشتر خصوصاً درطبقه اول قلعه و دست يابي به شواهد متقن در ارتباط با سيستم آبرساني دارد. از اندود دیوارها و کف مجموعه سا ختارهای قلعه نمونه برداری گردید تا ضمن شناخت ترکیبات آن وساخت ملاتی مناسب جهت مرمت بنا،از نوع کاربرد خصوصاً فضاهای پلکانی شکل مطلع شد. این اندودها چنانكه در نتيجه مطالعات آزمايشگاهي و آناليز كمي كيفي مواد تشکیل دهنده، از نوع ضد آب باشند، امكان انتساب فضاهای مرتبط با آن به حوض و محل ذخیره آب فراهم می آید.
با کشف عناصر معماري ،شامل ديوارهاي جدا كننده ، طاق و قوس ، پنجره ، طاقچه ، وروديها، وفضاهای پلكاني، مستند سازی آنها در محل با الصاق شماره هاي لوكوس یا ساختار وشناسه هاي عمق و لايه انجام و سپس اطلاعات کامل و شناسنامه هر يك از عناصِر پس از برداشت هاي فني ، مرقوم شد و در اين گزارش منضم به معرفی منطقه مورد پژوهش شامل موقعیت جغرافیایی، تاریخچه مازندران و سوادکوه ، وجه تسمیه ،مجمل تاریخ ساسانی، مازندران در زمان ساسانیان ، دین در دوره ساسانی ، شیوه معماری ساسانی، مبحث مقایسه، معرفی و شرح سفال ، مبحث احتمال کاربری بنا از دیدگاه مذهبی، فرمهای مختلف مستند سازی عناصر معماری ، لایه نگاری، پلانها ،نما و برشهای مختلف،سه بعدی اثر،طرح های فنی وعکس از سفالینه ها و تصاویرمعماری ارائه گردید. با این اقدامات ، زمینه و مقدمات تهیه طرح مرمت بنا ، آنالیز کمی و کیفی مصالح شامل شناسایی ترکیبات اندود وملات و نیز آبرسانی جهت اقدامات مرمتی فراهم آمدکه بخشهایی از آن در حال انجام است.

Sunday, November 1, 2009

گردشگري در جهان

گردشگری در جهان به همراه آغاز مدرنيته شکل گرفت.مدرنيته اشكال مختلف زندگي را تنها بر پايه قابليت‌هاي آنها در توليد منافعي كه توسط افراد مصرف مي‌شوند، مورد ارزيابي قرار داده و با مفاهيمي همچون همواره به پيش رفتن و كنار گذاردن كهنه نگرش تازه انسان را به جهان و به خويش سبب گرديد و بدين گونه با پيدايش بعد تازه‌اي از دگرگوني دائمي، انهدام رسوم و فرهنگ سنتي را در صحنه‌ي زندگي اجتماعي رقم زد . تفكيك ميان كار و اوقات فراغت يكي از اين دگرگوني‌ها مي‌باشد كه در آن كار در قالب ضرورت و گردشگري در قالب اوقات فراغت، كه دمي آسودن از كار را براي تجديد قوا فراهم مي‌آورد، قرار مي‌گيرد. اوقات فراغت به عنوان زماني از بيداري انسان، كه فرد بتواند آن را به ميل و دلخواه خود بدون هيچ گونه الزامي بگذارند، در مدرنيته مابين تمايز خانه و كار صورت رسمي به خود گرفت. اوقات فراغت به عنوان يك مفهوم جديد نمايانگر گذار از كار در مفهوم سنتي‌اش بود كه با توسعه نوآوري‌هاي تكنولوژيكي و مديريتي، با افزايش مصرف در جهان بوروكراتيك؛ عقل‌گرا و افسون‌زدايي شده، اين فرصت را مهيا كرد ـ كه هر چند كوتاه ـ انسان از اجبارها و محدوديت‌هاي نظم اجتماعي مدرن رها شود.اين رهايي با فشار ناشي از انقباض اجتماعي حاصل از روند مدرنيته، گذران اوقات فراغت را در قالب گردشگري تسهيل نمود و انسان مدرن فارغ از عمق فرهنگي نهفته در اوقات فراغت به عنوان گردشگر تنها رهايي از وظايف مدرن را دنبال نمود. جريان گردشگري شكل گرفته در اين چارچوب نيز، انسان مدرن را با انگيزه تفريح در روند بازساخت شده سرمايه‌داري، به جستجوي محيط‌هاي گوناگون براي تمايز از محيط كار و تفريح واداشت. انسان در اين رابطه توانست كه نياز به تفريح و استراحت و آرامش و دور شدن از گرفتاريهاي زندگي مدرن را كه يك مسأله عميق اجتماعي ـ فرهنگي دوران عصر مدرن است را به صورت سطحي حل كند. خود همين امر به علت مسائل سرمايه‌داري و تكنولوژيكي در يك حالت تضاد با تبارهاي دروني قرار داد. كار و تلاش بيشتر، خستگي و تحمل فشارهاي روحي رواني بيشتر براي داشتن پس‌انداز براي رفتن به مسافرت و گردش براي استراحت. هر چه زندگي ماشيني‌تر و تكنولوژي زده‌تر مي‌گردد، اين مسأله تضاد بين كار و استراحت(لااقل براي توده مردم) بيشتر مي‌گردد(پاپلی يزدی و سقايی, 1382 , 30و31).

سرمايه‌داري‌ در مدرنيته‌ اوليه‌[1] در پويش‌ سرمايه‌داري‌ تجاري‌، نخستين‌ انباشت‌ سرمايه‌ را در سده‌ هفده‌ و هجدهم‌ در اروپا تجربه‌ كرد. اين‌ انباشت‌ همراه‌ با انقلاب‌ راهها در فاصله‌ زماني‌ 1745 تا 1760 و تنزل‌ قيمت‌هاي‌ حمل‌ونقل‌ اولين‌ جلوه‌هاي‌ گردشگري‌ مدرن‌ را در چارچوب‌ سفرهاي‌ آموزشي‌[2] در اروپا شكل‌ داد (همان منبع,32).در اين ميان گردشگري در رابطه مستقيم با توانمندي مالي در چارچوب تورهاي خاصي شكل مي گرفت كه به سفرهاي‌ آموزشي‌ (G.T) معرف بودند.سفرهاي آموزشي‏ اولين‌ جلوه‌هاي‌ گردشگري‌ مدرن‌ را در در اروپا شكل‌ داد. بيشتر اعضاي اين سفرهاي آموزشي براي كسب دانش و تجربه هاي جديد به مسافرت مي رفتند.معمولاً اين افراد از طبقات بالاي اجتماع بودند كه براي كسب دانش و فرهنگ مسافرت مي كردند.اصولاً پسران خانواده هاي مرفه براي ديدن آثار باستاني ، مطالعه و نيز فراگيري علوم معماري و تاريخ به كشور خاصي اعزام مي شدند.سفرهاي اموزشي يك راهنماي سفر داشت كه در سال 1778 ميلادي توسط توماس نوگنت تهيه شد و پرفروش ترين كتاب معرفي گرديد(واي.گي،29،1382).

اما در مدرنيته عليا پايه و اساس گردشگري دسته جمعي امروزي به وجود آمد.در اين دوره تغييرات اقتصادي و اجتماعي عميقي به وجود آمد كه از آن جمله مهاجرت كارگران كشاورز از مناطق روستايي و روي آوردن آنها به شهرنشيني بود .انقلاب صنعتي قدرت بخار را كه در قطارها و كشتي ها مورد استفاده قرار مي گرفت ، معرفي كرد.تغييرات اجتماعي ، موجب تغيير مشاغل و گسترش طبقه مياني اجتماع گرديد و اين طبقه توان بيشتري يافت تا بيشتر به تفريح و مسافرت برود ؛ در نتيجه افزايش تقاضا براي مسافرت باعث شد كه مسافرت هاي تخصصي طبقه مرفه تورهاي آموزشي شكل تازه اي به خود بگيرد(همان منبع) .

انقلاب صنعتي با پيش زمينه هاي فراهم آمده از انباشت سرمايه و دانش از نيمه دوم قرن هيجدهم در انگلستان آغاز گرديد كه روند رو به شتاب ان از سال 1780 سرعت زيادي يافت و اثرات بسياري ير جاي نهاد(پالمر،4،1357).انگلستان از آنجا كه داراي كارگاه‏هاي توليدي بسياري بود ، توانست بازارهاي گسترده اي را براي توليدات خود به دست آورد و سود بسياري را كسب نمايد.اين سود در تكميل صنايع كارگاهي به كار گرفته شد و سبب جايگزيني كارخانه به جاي كارگاه و استفاده از صنايع ماشيني به جاي صنايع دستي گرديد اين خود با سمت و سوي ويژه اقتصادي گذار از انقلاب تجاري را به انقلاب صنعتي سبب شد(لطفي،298،1381).نخستين نمايشگاه صنعتي دنيا در 1851 ميلادي در بريتانيا (فوگل،914،1380) ، نشان از آن داشت كه انقلاب صنعتي در انگلستان به بالاترين درجه رشد در زمان خود رسيده است.از اين زمان به بعد بود كه انقلاب صنعتي در گسترش خود به ديگر نواحي اروپا روندي شتابان يافت.در اين ميان تكميل انقلاب صنعتي در دومين جهش صنعتي شدن مابين سالهاي 1914 ـ 1871 رخ دادكه از آن به عصر ترقي ياد مي شود(فوگل،1018،1380).نوآوري هاي تكنولوژيكي در روندي از انقلاب صنعتي در مدرنيته عليا نقش با اهميتي را در همه گير شدن جريان گردشگري ايفا نمود. مهمترين اين نوآوري ها ، تكنولوژي راه آهن بود. هرچند نبايد نقش كشتي هاي بخار را نيز در اين امر ناديده گرفت.بعد از اختراع ماشين بخار به وسيله جيمز وات در سال 1769 ، از اين ماشين در فنآوري هاي مختلفي استفاده گرديد.

روند توسعه‌ گردشگري‌ در چارچوب‌ اقتصاد سرمايه‌داري‌ با افزايش‌ نوآوري‌هاي‌ تكنولوژيكي‌ و مديريتي‌ همراه‌ با سير تحول‌ اجتماعي‌ ناشي‌ از آنها، در ميل‌ به‌ مصرف‌ اوقات‌ فراغت‌ بيشتر در مدرنيته‌ متأخر[3] ابعاد ديگري‌ به‌ خود گرفت‌. توليد انبوه‌ كه‌ در اين‌ دوره‌ در چارچوب‌ فورديسم‌[4] شكل‌ گرفت‌، نشان‌ از يك‌ روند دگرگون‌ كننده‌ داشت‌. در اين‌ شيوه‌، توليد انبوه‌ كالا به‌ يك‌ هنجار بدل‌ شد و توليد استاندارد شده‌، توليد محصول‌ با استفاده‌ از فرآيندهاي‌ گروهي‌ (سيستم‌ خط‌ توليد انبوه‌)، توليد به‌ مقدار بسيار زياد و بهره‌گيري‌ از الگوي‌ يكسان‌ (يخچال‌، لباسشويي‌، تلويزيون‌ و غيره‌) در عرصه‌هايي‌ مانند مهندسي‌، كالاهاي‌ الكترونيكي‌ و اتومبيل‌ يك‌ مشخصه‌ بارز به‌ حساب‌ مي‌آمد. كارخانجات‌ توليدي‌ به‌ طور معمول‌ در مقياس‌هاي‌ بزرگ‌ اندازه ايجاد شد. در بالاترين سطح كارخانه فورد در ديترويت چهل هزار كارگر را در يك مجموعه عظيم گرد آورده بود و از آنجا كه توليد انبوه كم هزينه، به اقتصادهايي با مقياس كلان نياز داشت، دارا بودن صدها يا هزاران كارگر امري عادي بود. تسري توليد انبوه به تمامي سطوح اقتصاد سرمايه‌داري، گردشگري را نيز در برگرفت. گردشگري در اين ميان با كسب ويژگي‌هاي سرمايه‌داري در چرخه توليد ـ مصرف، نه به عنوان سفري براي تجربه گردشگري، كه «خود» كار محسوب گرديد. اين «خود» به شكل‌گيري گردشگري انبوه فرصت داد كه در آن گردشگري به عنوان محصولي بسته‌بندي شده و استاندارد به عنوان دو هفته تعطيلات در سال و در كنار دريا ارائه گردد (Meethan, 2001, 69).

سواحل در گردشگري انبوه از اهميت بالايي برخوردار بودند و گردشگران به وسيله تورهاي گردشگري به صورت دسته‌جمعي به مناطق ساحلي روي مي‌آورند و امتداد آرامش در خانه را در اين مكان‌ها جستجو مي‌كردند. «به عنوان مثال سواحل درياي مديترانه نمونه خوبي براي گردشگري انبوه است. به گونه‌اي كه رشد سفر به اين سواحل از كشورهاي اروپايي بعد از جنگ جهاني افزايش چشمگيري يافت (سلطاني، 1374، 96)». آنچه فرآيند گردشگري انبوه را در اين سفرها رقم مي‌زد، دلبستگي به چهار «s» معروف بود كه در دريا، خورشيد، ماسه و سكس[5] خلاصه مي‌شد. از اين رو گردشگران انبوه به دنبال يافتن آرامش در جستجوي مناطقي بودند كه از اهميت چنداني برخوردار نبوده، اما به دليل واقع شدن در كنار دريا و يا موقعيت خورشيدگير انتخاب مي‌شدند. اين گردشگران از نظر فرهنگي خود را بالاتر از ميزبانانشان دانسته و به همين دليل احتياج به آشپزي و امكانات مربوط به محيط خود را در خارج از كشور خود داشتند. آنان هر چند به دنبال آرامش بودند ولي معمولاً باعث به وجود آوردن تأثيرات مخرب بسياري براي ميزبانان خود مي‌شدند.بطور كلي گردشگري انبوه نشان دهنده مصرف چشمگير اوقات فراغت در مكان‌هاي استاندارد شده بود، كه با افزايش بهره‌بري از فضاهاي گردشگريـ بخصوص در سواحل ـ حداكثر باز خور منفي را ايجاد مي‌نمود( پاپلی يزدی و سقايی,40,1382).

در اين ميان گردشگري در عصر حاضر نه به عنوان يک مسافرت ، سياحت ، تفنن و ... بلکه به يک فعاليت عظيم اقتصادي بدل گشته است به طوري که درسال 2000 تعدادکل گردشگران در دنيا ، بالغ بر 702 ميليون نفر بوده که از طريق مسافرت اين تعداد نفر به نقاط مختلف جهان حدود 621 ميليارد دلار وارد چرخه اقتصادي جهان گرديده است . پيش بيني ها حاکي از آن است که تا سال 2010 ميلادي اين صنعت به مبلغ غير قابل باور 15 تريليون دلار در سال دست خواهد يافت( جدول 1 ).آنچه در اين مقوله از اهميت اساسي برخوردار است ، آن است که گردشگري با تمامي انواع و اشکالش در حال تبديل به فعاليت اقتصادي پيشتاز جهان در ربع اول قرن 21 و مهم ترين وسودآورترين تجارت جهان است .